مدرسه؛ میدانی برای پرسش و پاسخهای سیاسی- اجتماعی
تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۸۰۴۱۵
به گزارش خبرنگار گروه جامعه ایرنا، تربیت اجتماعی و سیاسی دانشآموزان یکی از موضوعات مورد توجه برای هر جامعهای است که باید در اولویت خانوادهها، کارشناسان و مسوولان وزارت آموزش و پرورش قرار گیرد. تربیت اجتماعی و سیاسی دانشآموزان در ساحتهای شش گانه سند تحول بنیادین عنوان شده است تا بر این اساس دانشآموزان بتوانند درک مناسبی از موقعیت اجتماعی و سیاسی خود، جامعه و مواجهه خردمندانه با تحولات اجتماعی و سیاسی داشته باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کارشناسان نظام تعلیم و تربیت کشور با توجه به ضرورت پرورش نیروی انسانی برای حضور در ابعاد مختلف جامعه، سند تحول بنیادین را به عنوان نقشه راه تدوین کردند. براساس محتوا و متن این سند، پرورش دانش آموزان در ۶ ساحت تربیتی اعتقادی، عبادی و اخلاقی، تربیت اقتصادی و حرفهای، تربیت علمی و فناوری، تربیت اجتماعی و سیاسی، تربیت زیستی و بدنی و تربیت زیباییشناختی و هنری می تواند انسان و در نهایت جامعه را برای رسیدن به کمال مطلوب هدایت کند.
عدهای از کارشناسان نظام تعلیم و تربیت پس از تنظیم سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و مشخص شدن این ساحتهای ۶ گانه با انتقاد به نظام آموزشی آموزش محور، دانشآموزان را به انجام کارهای گروهی و خارج از کتاب درسی ترغیب می کنند.
آنها معتقدند که باید برای دانش آموزان زمانی قائل شد که بتوانند به جز فراگیری مطالب کتاب درسی در سایر ابعاد اجتماعی، اعتقادی، اقتصادی، سیاسی، زیستی و زیباشناختی هم پرورش یابند و به نوعی زندگی در اجتماع را در تشکل و سایر برنامه های غیر درسی تمرین کنند.
در این میان نوجوانان با پرداختن به ساحت سیاسی اجتماعی به عنوان آیندهسازان کشور باید با آگاهی کامل در راستای بازشناسی، حفظ و اصلاح آداب، رسوم، هنجارها و ارزشهای جامعه گامهایی استوار بردارند و در سالهای آتی در کشور نقشآفرین باشند.
در واقع رعایت قانون، مسئولیت پذیری، مشارکت اجتماعی و سیاسی، پاسداشت ارزشهای اجتماعی همه در گرو تربیتی مناسب در حیطه اجتماعی و سیاسی دانشآموزان است، همچنین کسب دانش و اخلاق اجتماعی و مهارتهای ارتباطی از دیگر موارد مورد توجه محسوب میشود.
این ساحت تربیتی همچنین شامل برقراری رابطه سازنده و مناسب در جامعه بر اساس نظام معیارهای شایسته و کسب صفاتی جمعی مانند نیکوکاری، مهرورزی، انصاف، خیرخواهی، بردباری، وفاق، همدلی و مسالمتجویی میشود.
تربیت اجتماعی و سیاسی دانشآموزان را با حقوق شهروندی آشنا می کند و امکان مطالبهگری اجتماعی را به آنها میدهد تا با عزت نفس در راستای رسیدگی به خواستههای خود تلاش کنند.
هرچند که دانشآموزان با برعهده گرفتن نقشهای متفاوت در مدرسه مانند شرکت در مجلس دانشآموزی، انتخاب نماینده و حضور در فعالیتهای تشکلها میتوانند نقشآفرینی و مطالبهگری را به درستی تمرین کنند اما رفتار برخی از دانشآموزان در تجمعات اخیر یک ماه گذشته در مدارس و شیوه بیان ناملایم تعدادی از آنها برای رسیدگی به خواستههایشان نشان میدهد که باید شرایط ویژهتری برای آموزش درخواستهای مدنی آنها در نظر گرفت.
در این راستا، کارشناسان آموزشی و تربیتی معتقدند که اتفاقات اخیر جامعه نشان میدهد که وزارت آموزش و پرورش باید توجه بیشتری به ساحت تربیت سیاسی و اجتماعی دانشآموزان نشان دهد، همچنین از یک سو مطالبهگری به شیوه مدنی را به دانشآموزان بیاموزد و از سوی دیگر خود نیز بتواند پاسخهای قانعکنندهای به دانشآموزان ارائه کند تا نوجوانان در شرایطی مسالمتآمیز درست را از نادرست تشخیص دهند.
مدارس و فضای آموزشی بهترین موقعیت برای گفت و گو
در این راستا عماد افروغ جامعه شناس در گفت و گو با خبرنگار گروه جامعه ایرنا اظهار داشت: احتمالاً یکی از دلایل منجر به اعتراض دانش آموزان این است که آنها در ۲ سال گذشته با شرایط کرونایی، آموزش غیرحضوری و دوری از محیطهای آموزشی مواجه شدند و در نتیجه دسترسی آنها به شبکههای مجازی و اینترنت راحت شد که به طور طبیعی امکان محرکهای بیرونی علاوه بر برخی انگیزهها و محرکهای درونی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم فزونی گرفت.
وی توضیح داد: حالت مستقیم محرکهای بیرونی یا درونی به متأثر شدن از دعوتهای اعتراضی مخرب و غیرمستقیم منجر شد که ناشی از عدم تربیت لازم سیاسی از طریق همان محیطهای آموزشی است که حداقل میتوانست به عنوان عامل بازدارنده در برابر این نوع دعوتها نقشآفرینی کند.
این جامعه شناس ادامه داد: همچنین سوال جدیتر این است که چرا دانشآموزان به این شکل اعتراض خود را بروز میدهند و چرا آموزش ندیدهاند که به شکل مدنی اعتراض خود را نشان دهند تا دولتمردان و مخاطبان اصلی نیز بتوانند به شکل مدنی، مطالبات آنها را بشنوند؛ یعنی هم بستری را برای اعتراض مدنی مهیا کنند و هم گوشی برای شنیدن منتج به عمل داشته باشند.
افروغ اضافه کرد: دانشآموزان برای اعتراض مدنی در مدارس با توجه به اهمیت جامعه پذیری سیاسی، آموزش ندیدهاند و به عبارت درستتر به آنها یاد ندادهایم که چگونه در سنین بالاتر اعتراض بر حق خود را بروز دهند این در حالی است که باید در سنین دانشآموزی به آنها یاد میدادیم و یاد بدهیم که چه حقوقی دارند.
این جامعه شناس با تاکید بر اینکه اولیای مدرسه باید دانشآموزان را با حقوق شهروندی آشنا کنند، عنوان کرد: هرچند که این حقوق شهروندی مربوط به سنین بالاتر آنها (برای مثال ۱۸ سال به بالا) باشد اما باید در مدرسه با این مسائل آشنا شوند و باید فصل سوم قانون اساسی که مربوط به حقوق ملت است را به درستی بشناسند و این آشنایی نیز باید با تمرین و ممارست صورت گیرد تا برای آنها درونی شود.
وی افزود: برای آشنایی دانشآموزان با حقوق شهروندی باید برای آنها کلاسهایی برگزار شود و اوقات فراغتی را به بررسی این مسائل اختصاص دهند تا از این طریق به حقوق و تکالیف خود آگاه و مسلط شوند.
وی گفت: دانش آموز باید بیاموزد که با تکیه بر اصول و حقوق مصرح در قانون اساسی چگونه اعتراض خود را با توجه به اصل ۲۷ قانون اساسی بروز دهد و اولیای مدرسه نیز در مقام مخاطب این اعتراضات حتی به صورت شبیهسازی شده، چه تکالیفی برای شنیدن این اعتراضات بر عهده دارند.
این جامعه شناس تاکید کرد: چگونگی بروز و ظهور اعتراضات را میتوان در مدارس در قالبهای مختلف روزنامه دیواری، شعارنویسی، صدور بیانیه و انتقال درخواستها و مطالبات خود به دانش آموزان آموخت.
این جامعه شناس درباره اینکه در شرایط کنونی چگونه باید اعتراض دانش آموزان را شنید، گفت: اکنون کلاسهای درس باز است و دانشآموزان به کلاس میروند و به راحتی و با ارتباط گفتمانی مناسب و صریح و با شناخت منطق گفت و گو و با توجه به ابعاد نظری و روانشناختی آن میتوان با این دانش آموزان به بحث نشست و از خواسته آنها با ایجاد امنیت خاطر برای شنیدن دلایل و استدلال هایی آنان اطلاع یافت.
افروغ عنوان کرد: دانش آموز از طریق زمینه سازی برای گفت و گو متوجه خواهد شد که آیا خواسته خود را میداند و میتواند درباره آن سخن بگوید یا اینکه تحت تاثیر یک هیجان قرار گرفته است؟ از این رو باید حرفهای دانشآموزان را شنید و برای این کار فرصتی بهتر از مدارس و کلاسهای درس نیست.
وی عنوان کرد: گفت و گو با دانشآموزان باید در فضایی آرام، بدون ترس و با احساس امنیت خاطر صورت گیرد و بر این اساس مدارس و فضای آموزشی بهترین موقعیتها هستند البته این گفت و گو به شیوه تربیتی ما برمیگردد که دانش آموزان بتوانند به راحتی خواسته خود را مطرح کنند.
این جامعه شناس گفت: برخی خواستهها، ماهیت دانش آموزی و متعارف دارد و برخی دیگر مربوط به خواستههای شهروندی آنان است که باید سالهای بعد مطالبه کنند اما اکنون میخواهند درباره آن صحبت کنند؛ بنابراین باید در یک فضای گفت و گویی مسالمت آمیز به استماع حرفها و مطالبات آنها نشست.
تعریف فضایی برای پاسخ به پرسشهای دانشآموزان
صادق ستاری فرد سخنگوی آموزش و پرورش امروز در گفت و گو با خبرنگار گروه جامعه ایرنا اظهار کرد: یکی از ساحتهای تربیتی در آموزش و پرورش، تربیت اجتماعی و سیاسی است یعنی دانشآموزان اقتضائات سیاسی و اجتماعی روز جامعه را متوجه شوند و بتوانند تحلیل مناسبی داشته باشند.
وی افزود: از طرفی ساحت تربیت عبادی، اعتقادی و اخلاقی هم مورد توجه است اما اتفاقات اخیر به دلیل دور بودن دانش آموزان از محیط مدرسه در ۲ سال گذشته به دلیل شیوع ویروس کرونا و هم رها بودن فضای مجازی و محیط هیجانی شکل گرفته است و به نظر می رسد که کودکان و نوجوانانی که اقداماتی را انجام می دهند، بیشتر به علت شکل گیری فضای هیجانی است.
سخنگوی آموزش و پرورش خاطرنشان کرد: آموزش و پرورش باید فضایی را برای تربیت ساحت سیاسی و اجتماعی، همچنین ایجاد فضایی برای تخلیه هیجانات کودکان و نوجوانان و در واقع پاسخ به پرسشهای دانشآموزان و رفع ابهامات نسبت به مسائل روز سیاسی و اجتماعی دانشآموزان تعریف کند.
ستاریفرد یادآورشد: در این راستا باید زیرساخت و تمهیداتی را پیش بینی کنیم که نسبت رفع اقدامات روحی و فضایی اقدام کند.
ایجاد فرصتهایی برای گفت و گو با دانشآموزان
همچنین اصغر باقرزاده معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش ارتباط مستمر و صمیمی با نوجوانان را اولین قدم برای کاهش خشونت دانست و گفت: جامعه شناسان یکی از اشکالات نسل امروز را نبود ارتباط مستقیم ما با نسل جدید می دانند، نماز یک تمرین ارتباط بین بندگان و خداست.
وی با تاکید براینکه باید از هیجات حضوری شدن مدارس کاسته شود، گفت: معلمان و دانش آموزان ۲۵ ماه ناجوانمردانه مجبور به ترک حضور در مدرسه شدند. نبود ارتباط مستقیم با دانش آموزان در برنامه حضوری هیجانات را افزایش میدهد.
باقرزاده یاد آور شد: برای اولین قدم باید شرایط حضوری شدن مدارس را با آرامش پیش ببریم تا دانش آموزان، اولیا و معلمان به شرایط عادی بازگردند.
وی عنوان کرد: برنامههایی برای باز شدن باب گفت و گو با دانش آموزان داریم، باید معلمان فرصتی را برای گفت و گو با دانش آموزان داشته باشند و شرایطی برای ابراز وجود احساسات و هیجات نوجوانان فراهم شود.
وی ادامه داد: بروز این هیجانات می تواند در فضایی غیر از مدرسه مانند اردوگاهها، کانونهای پرورشی فکری و کانونهای فرهنگیهنری صورت گیرد. براساس راهکار سند تحول بنیادین ۱۰ تا ۲۰ درصد آموزش را به غیر از فعالیت های کلاسی اختصاص خواهیم داد.
معلمان حوزه تربیتی پاسخگوی نیازهای دانشآموزان باشند
همچنین میکائیل باقری مدیرکل قرآن، عترت و نماز وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با خبرنگار گروه جامعه ایرنا اظهار کرد: گرچه همکاران در سراسر کشور در حوزه تربیت تلاش کردند که فعالیتها تعطیل نشود اما تربیت باید چهره به چهره صورت گیرد و این درحالیست که در این مدت زمان طولانی، تعامل رو در رو وجود نداشت.
مدیرکل قرآن، عترت و نماز وزارت آموزش و پرورش با اشاره به آسیبهای ناشی از حضور بی حد و حصر دانش آموزان در فضای مجازی و غرق شدن آنان در شبهات و نیافتن پاسخهای قانع کننده گفت: برای دانشآموزان شبههافکنی کردند و آنها پاسخ مناسب برای شبهات نیافتند بنابراین در زمینه تربیت باید اقدامات جدیتری صورت گیرد و امیدوارم با حضوری شدن مدارس گام جدیتری در این زمینه برداریم.
وی یادآورشد: بیشک از میان فرهنگیان، اولیا و مراکز تخصصی تربیت معلم و مدرس افرادی وجود دارند که پاسخگوی مسائل و خواستههای دانشآموزان باشند، باید در حوزه تربیتی پاسخگویی به دانشآموزان صورت گیرد و ساماندهی نیرو و فعالیت در این زمینه انجام شود.
مدیرکل قرآن، عترت و نماز وزارت آموزش و پرورش افزود: جلسات مختلف کارشناسی در این مورد برگزار شده و باز هم از این جلسات خواهیم داشت همچنین دورههایی را تدارک دیدهایم.
برچسبها مدارس وزارت آموزش و پرورش دانشآموزانمنبع: ایرنا
کلیدواژه: مدارس وزارت آموزش و پرورش دانش آموزان مدارس وزارت آموزش و پرورش دانش آموزان اجتماعی و سیاسی دانش آموزان گفت و گو با دانش آموزان تربیت اجتماعی و سیاسی وزارت آموزش و پرورش سند تحول بنیادین سیاسی و اجتماعی دانش آموزان جامعه شناس دانش آموزان دانش آموزان دانش آموزان دانش آموزان حقوق شهروندی برای گفت و گو داشته باشند صورت گیرد خواسته ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۸۰۴۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اینجا دستها، دانش و ایثار را روایت میکند
خوش ذوقی و دغدغهمندی را هدف خود از در مسیر معلمی قرار داده و معتقد است که در این کار لذت معنوی و شور و هیجان وافری نصیبش میشود و برکت آن را در زندگی خود احساس کرده است و علاقه بسیاری به خدمترسانی و کمک به دانشآموزان خود که ناشنوا هستند، دارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، معلم، اندیشمندی رهاییبخش و روشنفکری تحولآفرین است که مشخصههایش شجاعت اخلاقی و نقادی است، اگر تربیت را فراهم کردن زمینههای بالندگی و متعادل ساختن آدمی بدانیم و هدف از آن را فعلیت بخشیدن به استعدادهای وجودی انسانها برای کمال و قرب الهی در نظر داشته باشیم، معلمان و مربیان در تحقق این امر نقش ارزنده و بسزایی داشته و دارند، در واقع فرهنگیان به عنوان کارآمدترین مصلحان اجتماعی هم در موضع اصلاح فردی تأثیرگذارند و هم میتوانند پرچم اصلاحات اجتماعی را در دست داشته باشند.
از میان معلمانی که آموزش و ایثار را بخش جداییناپذیر زندگی خود میدانند، گفتوگویی داشتیم با الهام کامیابی، معلمی که با وجود محدودیت شنوایی با ذوق و شوق فراوان در مدرسه باغچهبان به امر آموزش دانشآموزان میپردازد، همچنین به دانشآموزان استثنایی آموزش میدهد که چگونه از وسایل بازیافتی، وسایل کاربردی بسازند که این امر نشانه خلاقیت سرشار این معلم توانمند است.
وی با اشاره به بخشی از زندگی خود اظهار میکند: معلمی ناشنوا هستم و در شهرضا به دنیا آمدهام و اکنون در مدرسهای مربوط به کودکان ناشنوا مشغول به تدریس هستم، با وجود اینکه در دوره تحصیلم امکانات مناسب برای ادامه تحصیل افراد ناشنوا نبود، در سن پنج سالگی به مدرسهای به نام باغچهبان رفتم و دوره ابتدایی را در آنجا به اتمام رساندم و در کنار ادامه تحصیل که علاقه زیادی به خیاطی داشتم، برای گذراندن اوقات فراغت در آموزشگاه خیاطی ثبت نام کردم و مشغول کار خیاطی شدم.
این معلم تلاشگر ادامه میدهد: پدرم که متوجه علاقه بسیار من نسبت به درس خواندن بود، کتابهای سال اول راهنمایی را تهیه کرد تا در منزل با کمک او و برادر بزرگم شروع به مطالعه کنم، در پایان سال نیز همراه با دیگر دانشآموزان در امتحانات شرکت کرده و به لطف خدا نمره قبولی را کسب کردم، سپس در مدرسه راهنمایی ثبتنام شدم و توانستم سالهای دوم و سوم را هم پشت سر بگذارم و مدرک سوم راهنمایی را کسب کنم.
کامیابی میگوید: برای ادامه تحصیل، خانوادهام مشکلات زیادی مانند اجارهنشینی و کمبود هزینه را تحمل کردند، همچنین پدرم که یک معلم بود درخواست انتقال به اصفهان را داد تا بتوانم در مرکز استان با بهرهمندی از امکانات بیشتر فرایند تحصیل را به خوبی بگذرانم.
وی بیان میکند: چالش بزرگتر این بود که در اصفهان نیز دبیرستان مناسبی برای تحصیل ناشنوایان وجود نداشت، ناچار برای ثبتنام در یکی از هنرستانها اقدام کردم، اما در آن هنرستان هم من را ثبتنام نکردند، اما با تلاش پدر و مادرم توانستم در دبیرستان مکتبی اصفهان ثبتنام کنم که در آنجا هر روز دانشآموزان را به تحصیل و درس خواندن تشویق میکردند، سپس دو سال بعد را در هنرستان شهید دستغیب ادامه تحصیل دادم و موفق به دریافت مدرک دیپلم در رشته طراحی و دوخت شدم.
این معلم خوش ذوق میافزاید: در همان سال در آزمون کاردانی شرکت کردم و پذیرفته شدم و به مدت دو سال در آموزشکده سمیه نجفآباد به تحصیل و فراگیری علم و دانش پرداختم، با اینکه آن دوران روزگار سخت و طاقتفرسایی برایم بود و طی سالها به همراه خانواده مشکلات عدیدهای را متحمل میشدیم، به علت همکاری و همیاری اعضای خانواده و علاقهای که به کسب علم داشتم، تحمل تمام آن سختیها برایم آسان شد تا اینکه موفق به کسب مدرک فوق دیپلم در رشته طراحی و دوخت شدم.
کامیابی ادامه میدهد: بعد از فارغالتحصیل شدن به دنبال یافتن شغلی مناسب بودم، چرا که از طرفی سختیهای تحصیل وجود داشت و از طرف دیگر چالش یافتن کار و استخدام شدن باعث دشواری شده بود، اما با این حال باید تلاش میکردم تا مزد تمام زحمات و سختیهایی که خود و خانوادهام متحمل شده بودیم را به دست بیاورم، بنابراین با پیگیری مداوم و سختی فراوان توانستم در سال ۱۳۷۶ به صورت حقالتدریس در آموزشوپرورش هنرستان استثنایی میر اصفهان مشغول به کار شوم.
وی اضافه میکند: در سال بعد کلاسهایی برای دانشآموزان ناشنوا در هنرستان صدیقه طاهره برگزار میشد و با توجه به اینکه اعضای کادر این هنرستان از معلمان دوره ابتدایی خودم بودند و از گذشته آشنایی نسبی داشتند، درخواست کردند تا با بازگشت به زادگاه خود به این دانشآموزان آموزش دهم و من نیز با آغوش باز این پیشنهاد را پذیرفتم، زیرا با مشکلات و سختیهای تحصیل بچههای ناشنوا آشنا بودم و میخواستم در حد توان خدمتی به این قشر از دانشآموزان داشته باشم.
این معلم دغدغهمند میگوید: در آن سال دانشآموزان توانستند با موفقیت دروس را پشت سر بگذارند، اما در سال بعد به دلیل کاهش آمار ثبتنام و فارغالتحصیل شدن دانشآموزان گذشته مجدد برای ادامه کار با مشکل مواجه شدم، بنابراین در سال سوم به نجفآباد منتقل شدم تا به دانشآموزان ناشنوا آنجا آموزش دهم، سپس با گذشت چندین ماه دوباره به زادگاهم بازگشتم و در همان هنرستان صدیقه طاهره مشغول به آموزش و تدریس شدم.
کامیابی ادامه میدهد: در حال حاضر در مدرسه باغچهبان شهرضا، یعنی همان مدرسهای که دوران ابتدایی خود را در آنجا گذراندم، در کنار معلمان گذشته و همکاران جدید مشغول به شغل معلمی هستم و به آموزش دانشآموزان ناشنوا میپردازم، همچنین جای دارد از معلمان، دبیران، استادان و تمام کسانی که برای رشد و تعالی من زحمت کشیدهاند تا به جایگاهی که در آن قرار دارم برسم، تشکر میکنم.
قبولی دانشآموزان در امتحانات و کنکور سراسری از خاطرات خوب و به یادماندنی استوی خاطرنشان میکند: در آن زمان دانشآموزان عادی و ناشنوا با هم در یک کلاس مینشستند و دو معلم در یک کلاس تدریس میکردیم، برای همین کلاس فوقالعاده شلوغی میشد و کنترل دانشآموزان برایمان مشکل شده بود، همچنین دانشآموزان ناشنوا از این اوضاع گلایهمند بودند و تمام این چالش و مشکلات باعث شد تا موضوع را با مدیر مدرسه مطرح کنیم و به دلیل تعداد اندک دانشآموزان ناشنوا با جدا شدن آنها از دیگر دانشآموزان عادی موافقت شد.
این معلم خلاق تاکید میکند: در بین دانشآموزانم تعدادی از آنها استعداد بیشتری در زمینه طراحی داشتند و در مسابقاتی که در مدرسه اجرا میکردیم هم طراحی این دو دانشآموز از همه بهتر بود و به آنها آموختم که در کنار هم و با همکاری رقابتی سالم داشته باشند تا پیشرفت کنند، تلاش این دو دانشآموز برایم ستودنی بود و برای همین همیشه در ذهنم ماندگار هستند.
کامیابی ادامه میدهد: با فرا رسیدن فصل امتحانات دانشآموزان دچار استرس و اضطراب میشوند، اما همیشه سعی میکنم مانند مادری که برای فرزندش تلاش میکند، با آنها صحبت کنم و حس امید را در دلشان قوت ببخشم و قانعشان کنم که با تلاش کردن میتوانند نمرات خوبی کسب کنند، همیشه در روز اعلام نتایج در کنار دانشآموزان هستم و از اینکه امتحانات را به خوبی پشت سر گذاشتهاند، خوشحال میشوم و آنها را با برنامههای مختلف خوشحال میکنم.
وی عنوان میکند: با عملکرد و استعداد خوبی که دانشآموزان دارند، همواره آنها را برای شرکت در کنکور سراسری تشویق میکنم، وقتی دانشآموزان در کنکور ثبتنام و به دانشگاه راه پیدا میکنند، خوشحالی من به عنوان معلمی که نتیجه زحمات و تلاشهای خود را میبیند، چندین برابر است، دانشآموزان ناشنوا شرایط خاصی برای آموزش و یادگیری دارند و قبولی آنها در دانشگاه نیز اتفاق بزرگی است که مسیر زندگی آنها را تغییر میدهد.
این معلم تلاشگر بیان میکند: قبولی دانشآموزان در کنکور سراسری از خاطرات خوب و به یادماندنی شغل معلمی است، به ویژه اینکه توانسته بودم دانشآموزان ناشنوا را یاری کرده و به آنها ثابت کنم که اگر بخواهند، میتوانند با تلاش و توکل به خدا همچون دیگر افراد به اهدافشان دست پیدا کنند، شاید آنها از نعمت شنیدن محروم باشند، اما بهره هوشی خوبی دارند و میتوانند با قدم گذاشتن در هر کاری موفق شوند.
آموزش ناشنوایان در دوران کرونا با خلاقیت معلمشان / طراحی ماسک لب خوانی برای تدریسکامیابی با بیان اینکه معلمی شغل نیست، بلکه عشق است، ادامه میدهد: اولین معلم خدا و سپس رسول او است، پس چطور میتوانیم به عنوان شغل از آن یاد کنیم، معلمی روش انسانسازی است، معلمی چراغی روشن است که هادی و هدایتکننده و روشنساز جامعه است، به همین سبب اگر در برابر معلمی شغل دیگری به من پیشنهاد میشد، قبول نمیکردم، همچنین پدرم معلم بوده است و این انگیزهای شد تا به این شغل علاقه پیدا کنم و بیشتر انرژی و فعالیتم را در این مسیر به کار گیرم.
این معلم خلاق با استفاده از خلاقیت خود توانست برای تدریس مناسبتر در دوران کرونا، ماسکی طراحی کند که بتواند با دانشآموزان ارتباط مؤثری داشته باشد و از فرایند آموزش باز نماند، او در این خصوص میگوید: افراد ناشنوا یا کم شنوا از نشانههای بصری برای درک و فهم سخن افراد استفاده میکنند که استفاده از ماسکهای معمولی برای آنها مشکلاتی را ایجاد کرده بود.
وی اضافه میکند: استفاده از ماسکهای عادی برای تدریس مناسب نبودند، چرا که لبها را میپوشاند و اگر دانشآموزان به زبان اشاره مسلط نباشند، برای برقراری ارتباط از طریق لب خوانی دچار مشکل میشدند، همچنین دیدن لب آموزگار و چهره او بر روند آموزش و رابطه آموزگار بر دانشآموز تأثیر میگذارد.
کامیابی عنوان میکند: استفاده از ماسکهای شفاف برای دیدن لب خوانی و درک بهتر حالت چهره میتواند کمک شایانی به ناشنوایان و کم شنوایان کند تا ارتباط مطلوب و مؤثری با اطرافیان داشته باشند، با ماسکهای شفاف در دوران شیوع بیماری کرونا بدون هیچ ناراحتی و با ذوق و شوق بسیار در مدرسه باغچهبان با ماسکهایی که خودم دوخته بودم، به تدریس ادامه دادم و دانشآموزان بهتر و راحتتر مطالب را یاد میگرفتند.
این معلم با نشاط و فعال در زمینه فعالیتهای ورزشی نیز مهارت فوقالعادهای برای آموزش دادن دانشآموزان دارد، همچنین در آموزش کاربردی مفاهیم درسی به ویژه درس ریاضی تبحر خاصی دارد و در تولید محتوا نیز توانمند است، او فردی بسیار معتقد و مقید به انجام فرایض دینی، صبور و باوقار است و هدف خود از انتخاب مسیر معلم شدن را اینگونه بیان میکند: در این کار لذت معنوی و شور و هیجان وافری نصیبم میشود و برکت آن را در زندگی خود احساس کرده است و علاقه بسیاری به خدمترسانی و کمک به دانشآموزان ناشنوا دارد.
هدیه یکی از دانشآموزان برای خانم کامیابی، معلم خوشذوق شهرضایی
کد خبر 748537